میگم رفتیم باغ کرج
میگه برای تفریح رفتین؟
پَ نه پَ رفتیم ببینم اگه شرایط مساعده حمله کنیم به باغای اطراف واسه تجاوز گروهی!
پَ نه پَ دارم به بقیه سرخپوست ها علامت میدم که دو تا دلیجان داره میاد!
مامانم اومده میگه فیلم خارجیه؟
پَ نه پَ مختار نامست یه چند قسمتش تو سواحل انتالیا فیلمبرداری شده
پَ نه پَ اومدم یه کامنت بزارم واسه شادی روح اموات
دوستم نیگاه می کنه می گه اون چراغ بنزینه ؟
پَ نه پَ تو مناسبتا روشن می شه !!! الانم نیمه شعبانه روشن شده
پَ نه پَ یه شرت پاش کن جلو مهمونا خجالت نکشه
میگه سه راه برق؟!
پَ نه پَ سه راه آذری ، دربست
پَ نه پَ ... صورتتو شالپیچ کن وقت تجاوزه
میگه سوخت؟!
پَ نه پَ یه جون گرفت رفت مرحله بعد
میگم بهمن
میگه ینی نیمه دوم؟
پَ نه پَ تو وقتهای تلف شده نیمه اول به دنیا اومدم
پَ نه پَ اومدم از شاگردت تایپ یاد بگیرم
زنگ زدیم پلیس اومده میگه خونتون دزد اومده؟
پَ نه پَ می خواستیم تغییر دکور بدیم گفتیم شما هم بیاین نظر بدین
مامانم اومده میگه فیلم خارجیه؟
پَ نه پَ مختار نامست یه چند قسمتش تو سواحل انتالیا فیلمبرداری شده
یارو میگه آقا چرا انقدر پریشونی مریض بد حال داری؟؟
پَ نه پَ تو امریکن آیدل اجرا دارم تو فکرم چجوری بخونم که سایمون ایراد نگیره
میگه: با چاقو بازش کنم؟!
پَ نه پَ راست کلیک کن روش اوپن ویت بزن با مدیا پلیر بازش کن
میگه اذییتتون میکنه؟!
پَ نه پَ گفتم کم کنی این یه تیکشو من بخونم ببینی صدای کدوممون بهتره
میگه شمام دستشویی داری؟
پَ نه پَ اومدم ببینم شما کم و کسری نداری ؟!
ظرف رو می دم پرستاره میگه ادراره؟؟
پَ نه پَ سکنجبینه برو کاهو بیار بزنیم توش بخوریم
مامانم بین راه نگاه میکنه میگه کشتیش؟
پَ نه پَ تو دستشویی خوابش برده بود دارم میبرمش تو رختخوابش بخوابه
پَ نه پَ فکر کردم مرلین مونرو ام ... دارم دامانمو باد میدم!
میگه گرفتم وصل کنم؟
پَ نه پَ فوت کن ، قطع کن
میگه تنها از کلاس فرار کنم؟
میگم پَ نه پَ وایسا نقشه دانشگاهتو رو تنم خالکوبی کنم بعد میام باهم فرار کنیم
میگه میخوای؟
پَ نه پَ خواستم ببینم سالم رسیده یا نه
معلم پای تخته داد می زد
صورتش از خشم گلگون بود
و دستانش به زیر پوششی از گرد پنهان بود
ولی آخر کلاسی ها
لواشک بین خود تقسیم می کردند
و آن یکی در گوشه ای دیگر "جوانان" را ورق می زد
برای اینکه بی خود های و هو می کرد و با آن شور بی پایان
تساوی های جبری را نشان می داد
با خطی خوانا بر روی تخته ای کز ظلمتی تاریک
غمگین بود
تساوی را چنین نوشت ? یک با یک برابر است .
از میان جمع شاگردان یکی برخاست
همیشه یک نفر باید به پا خیزد ...
به آرامی سخن سر داد :
تساوی اشتباهی فاحش و محض است
نگاه بچه ها ناگه به یک سو خیره گشت
و معلم مات بر جا ماند
و او پرسید :اگر یک فرد انسان ? واحد یک بود
آیا باز یک با یک برابر بود ؟
سکوت مدهشی بود و سئوالی سخت
معلم خشمگین فریاد زد : آری برابر بود
و او با پوزخندی گفت :
اگر یک فرد انسان واحد یک بود
آنکه زور و زر به دامن داشت بالا بود و آنکه
قلبی پاکی و دستی فاقد زر داشت پایین بود
اگر یک فرد انسان واحد یک بود
آنکه صورت نقره گون ? چون قرص مه می داشت بالا بود
وان سیه چرده که می نامید پایین بود
اگر یک فرد انسان واحد یک بود
این تساوی زیر و رو می شد
حال می پرسم یک اگر با یک برابر بود
نان و مال مفت خواران از کجا آماده می گردید ؟
یا چه کس دیوار چین ها را بنا می کرد ؟
یک اگر با یک برابر بود
پس که پشتش زیر بار فقر خم می شد ؟
یا که زیر شلاق در می گشت
یک اگر با یک برابر بود
پس چه کس آزادگان را در قفس می کرد ؟
معلم ناله آسا گفت :
بچه ها در جزوه های خویش بنویسید:
یک با یک برابر نیست
سر جلسه خواستگاری بعد از نیم ساعت سکوت
مادر داماد میگه : ببخشید کبریت دارید ؟ پسرم می خواد سیگار بکشه .
طرف عروس : پس داماد سیگاری هم هستند !؟
مادر داماد میگه : سیگار که نه ولی سیگار بعد از مشروب می چسبه .
طرف عروس : پس مشروب هم می خوره !؟
مادر داماد میگه : نه . آخه قمار کرده بود . باخت ... یکم بهش مشروب دادیم تا خوب بشه .
طرف عروس : پس قمار باز هم هست !؟
مادر داماد میگه : نه . آخه دوستاش تو زندان بهش یاد داده بودند .
طرف عروس : پس زندان هم رفته !؟
مادر داماد میگه : نه . آخه معتاد بود چند روز گرفته بودنش .
طرف عروس : پس معتاد هم هستند !؟
مادر داماد میگه : نه . آخه زنش لوش داده بود .
طرف عروس : زنش ؟؟؟ ؟؟؟ ؟؟؟ ؟؟؟ ؟؟؟
گضنفر جان سلام! ما اینجا حالمام خوب است. امیدوارم تو هم آنجا حالت خوب باشد. این نامه را من میگویم و جعفر خان کفاش براید مینویسد. بهش گفتم که این گضنفر ما تا کلاس سوم بیشتر نرفته و نمیتواند تند تند بخواند، آروم آروم بنویس که پسرم نامه را راحت بخواند و عقب نماند.
وقتی تو رفتی ما هم از آن خانه اسباب کشی کردیم. پدرت توی صفحه حوادت خوانده بود که بیشتر اتفاقا توی 10 کیلومتری خانه ما اتفاق میافته. ما هم 10 کیلومتر اینورتر اسباب کشی کردیم. اینجوری دیگر لازم نیست که پدرت هر روز بیخودی پول روزنامه بدهد. آدرس جدید هم نداریم. خواستی نامه بفرستی به همان آدرس قبلی بفرست. پدرت شماره پلاک خانه قبلی را آورده و اینجا نصب کرده که دوستان و فامیل اگه خواستن بیان اینجا به همون آدرس قبلی بیان.
آب و هوای اینجا خیلی خوب نیست. همین هفته پیش دو بار بارون اومد. اولیش 4 روز طول کشید ،دومیش 3 روز . ولی این هفته دومیش بیشتر از اولیش طول کشید
گضنفر جان،آن کت شلوار نارنجیه که خواسته بودی را مجبور شدم جدا جدا برایت پست کنم. آن دکمه فلزی ها پاکت را سنگین میکرد. ولی نگران نباش دکمه ها را جدا کردم وجداگانه توی کارتن مقوایی برایت فرستادم.
پدرت هم که کارش را عوض کرده. میگه هر روز 800، 900 نفر آدم زیر دستش هستن. از کارش راضیه الحمدالله. هر روز صبح میره سر کار تو بهشت زهرا، چمنهای اونجا رو کوتاه میکنه و شب میاد خونه.
ببخشید معطل شدی. جعفر جان کفاش رفته بود دستشویی حالا برگشت.
دیروز خواهرت فاطی را بردم کلاس شنا. گفتن که فقط اجازه دارن مایو یه تیکه بپوشن. این دختره هم که فقط یه مایو بیشتر نداره،اون هم دوتیکه است. بهش گفتم ننه من که عقلم به جایی قد نمیده. خودت تصمیم بگیر که کدوم تیکه رو نپوشی.
اون یکی خواهرت هم امروز صبح فارغ شد. هنوز نمیدونم بچه اش دختره یا پسره . فهمیدم بهت خبر میدم که بدونی بالاخره به سلامتی عمو شدی یا دایی.
راستی حسن آقا هم مرد! مرحوم پدرش وصیت کرده بود که بدنش را به آب دریا بندازن. حسن آقا هم طفلکی وقتی داشت زیر دریا برای مرحوم پدرش قبرمیکند نفس کم آورد و مرد!شرمنده.
همین دیگه .. خبر جدیدی نیست.
قربانت .. مادرت.
راستی:گضنفر جان خواستم برات یه خرده پول پست کنم، ولی وقتی یادم افتاد که دیگه خیلی دیر شده بود و این نامه را برایت پست کرده بودم
موهاش همیشه سیخه نگاش همیشه میخه
چت میکنه همیشه بی مخ زدن؟نمیشه
پول از خودش نداره باباش رو قال میذاره
دی اند جیشو میپوشه میشینه بعد یه گوشه
زنگ میزنه به دافش میبنده هی به نافش
که من دوست میدارم تاج سرم میذارم
صورت رو کردی میک آپ بیا بریم کافی شاپ
تو کافی شاپ،می خنده همش خالی میبنده
بهم میگن خدایی! چقدر بابا بلائی!
همه رو من حریفم میذارم توی کیفم
هزارتا داف فدامن منتظر یه نامن
ولی تویی نگارم برات برنامه دارم
اگه مشکل نداری میام به خواستگاری!
خیلی سخته که بغض داشته باشی ، اما نخوای کسی بفهمه … خیلی سخته که عزیزترین کست ازت بخواد فراموشش کنی … خیلی سخته که سالگرد آشنایی با عشقت رو بدون حضور خودش جشن بگیری … خیلی سخته که روز تولدت ، همه بهت تبریک بگن ، جز اونی که فکر می کنی به خاطرش زنده ای … خیلی سخته که غرورت رو به خاطر یه نفر بشکنی ، بعد بفهمی دوست نداره … خیلی سخته که همه چیزت رو به خاطر یه نفر از دست بدی ، اما اون بگه : دیگه نمی خوامت … خیلی سخته که دوسش داشته باشی ، اما نتونی باهاش بمونی … خیلی سخته که بخوای با آب خوردن بغضت رو بفرستی پایین ، اما یه دفعه اشک از چشات جاری بشه … خیلی سخته که وقتی که رفتی تا با پول تو جیبی چند ماهت برای تولدش کادو بخری با یکی دیگه ببینیش … خیلی سخته که بهت بگه دوست دارم ، اما بعداً متوجه بشی حرفش یه (( ن )) کم داشته … خیلی سخته که کسی که تموم زندگیت رو به پاش ریختی ، با بی رحمی تموم تو چشمت نگاه کنه و بگه : دیگه دوست ندارم … خیلی سخته که یه عمر با خیال یه نفر زندگی کنی ، اما وقتی فهمید عاشقشی بره و پشت سرشم نگاه نکنه … خیلی سخته که دلت رو به کسی خوش کنی که یه دلخوشی دیگه داره … خیلی سخته که وقتی بعد از کلی کلنجار رفتن با خودت ، می ری که حرف دلتو بهش بگی ، با یه معذرت خواهی کوچیک بگه : فعلاً سرم شلوغه … خیلی سخته که همیشه مجبور باشی سخت ترین چیزها رو تحمل کنی …
ولی بازم بهت به دوست دارم.
خیلی سخته وقتی که می خوای طعم واقعی مرگ رو بچشی..
ولی صبح که چشمات رو بازمی کنی ببینی بازم نمردی و باید یه روز دیگه
رو با خاطره هاش شروع کنی.
ولی اون دیگه پیشت نیست ولی انگار هر لحظه کنارته.ولی تو
پیش اون بودی و هیچ وقت ندیدت.
این یه جملس که می تونه تو رو به گریه بندازه.
تو اونو بخندونی ولی اون یکی دیگرو خوش حال کنه.
خیلی سخته بهت بگه دوست دارم ولی نمی خوامت.
همه میگن بایادش زندگی کن ولی تا کی خوابش رو ببینم؟
همه می گن نا امید نشوآخه درد نا امیدی رو نکشیدن.
آخه نا امیدی و تنهایی و گریه تنها هدیه هایی بود که
اون بهت داده ولی تو تمام زندگیتو بهش دادی.
خیلی سخته به خاطر این که مردم بهت نخندن و
فکر نکنن دیوونه ای نتونی درد و دلت رو به کسی بگی
خیلی سخته از این و اون بشنوی هیچ اهمیتی واسش نداری.
حالا دیگه آرزو ی نبودنتو می کنه.
اره این رسم بازیه زمونس تو چشم میزاری
و منقایم میشم اما تو یکی دیگه رو پیدا می کنی.
خدایا همه ی این کارارو تو کردی به هر کی دل بستم
تو دلمو شکوندی.
هر جا لونه ساختم تو خرابش کردی
هرجا با دیدن کسی آرامش می گرفتم تو اضطراب رو تو جونم انداختی
نمی دونم شاید این کارارو کردی تا به کسی به غیر از خودت دل نبندم و امید نداشته باشم
پس الان که همه ی امیدم به تو ا کمکم کن
کمکم کن
عشق بزرگ ترین دروغ دنیاست.
میگن عشق مثل بازی الاکلنگه هر کسی که عاشق تره خودشو پایین نگه میداره تا عشقش از بالا بودن لذت ببره...
اما چقدر سخته یه روز به خودت بیای و ببینی روی یه الاکلنگ چوبی تنهایی
کسی که از تو بالا تر بوده دست عشقتو گرفته و با خودش برده
خیلی سخته سرتو بالا کنی و ببینی عشقت با یار تازه اش روی ابرا قدم می زنن.
صداش می کنی ((آهای عشق من برگرد بیا بازم بازی کنیم منتظرتم))
اما اون تو اون الاکلنگ چوبی رو فراموش کرده.حالا عاشق کسیه که از تو بهتره.
لبخند تلخه روی لباتو می بینم وقتی به روزی فکر میکنی که برای اولین بار دیدیش
یا انتظارت وقتی برای یه مدت رفت و ازش بی خبر بودی
اما حالا همه چیز تموم شده تو موندی و یه شهر خاطره و یه الاکلنگ چوبی.
چقدر سخته نتونی ازش دل بکنی مدام سرت به سمت آسمون باشه و نگاش کنی
با اینکه خیلی تنهایی دلت نخواد از اون بالا بیفته پایین.
چقدر سخته نتونی از اون الاکلنگ چوبی دل بکنی آخه تنها یادگاری که ازش داری
یادته هر کاری می کردی تا لبخند بزنه اما نمی خندید ولی حالا برای عشق تازه اش می خنده
چقدر خنده هاش قشنگه با خودت میگی کاش می تونستم صدای خنده هاشو بشنوم
یه چیزی رو از اون بالا پرت کرد به طرفت صدای شکستن اومد
حس عجیبی داری مبینی قلب شیشه ای خودته که بهش یادگاری دادی
تکه هاشو کنار هم میذاری جای پاهاش روی دلت مونده
با بغض میگی لا اقل یه یادگاری ازش دارم.
خدا جون میشه تو ام
شب منو تو بغل بگیری؟
بگی آروم توی گوشم دیگه وقتشه بمیری
خدا جون میگن تو خوبی مثل مادرا می مونی
اگه راست میگن ببینم عشق من کجاست میدونی؟
خدا جون میشه یه کاری بکنی به خاطر من
من میخوام که زود بمیرم آخه سخته زنده موندن
من که تقصیری نداشتم پس چرا گذاشته رفته ؟
خدا جون تو تنها هستی میدونی تنهایی سخته
زنده موندن یا مردن من واسه اون فرقی نداره
اون میخواد که من نباشم باشه اشکالی نداره
خدا جون میخوام بمیرم تا بشم همیشه راحت
ولی عمر اون زیاد شه حتی واسه ی یه ساعت
خبر به دورترین نقطه جهان برسد
نخواست او به منٍ خستهٍ بی گمان برسد
شکنجه بیشتر از این که پیش چشم خودت
کسی که سهم تو باشد به دیگران برسد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بازدید دیروز : 53
کل بازدید : 150443
کل یاداشته ها : 210