یکنفر با ما هست!!! بیخودی خندیدیم... که بگوییم دلی خوش داریم، بیخودی حرف زدیم... که بگوییم زبان هم داریم، ما به هر دیواری... آینه بخشیدیم... که تصور بکنیم... یکنفر با ما هست!!!
یه روز بهم گفت: میخوام باهات دوست باشم
آخه میدونی؟ من اینجا خیلی تنهام
بهش لبخند زدم و گفتم: آره میدونم فکر خوبیه من هم خیلی تنهام
یه روز دیگه بهم گفت: میخوام تا ابد باهات بمونم
آخه میدونی؟ من اینجا خیلی تنهام
بهش لبخند زدم و گفتم: آره میدونم
یه روز دیگه گفت: میخوام برم یه جای دور
بعد که همه چیز روبراه شد تو هم بیا
آخه میدونی؟ من اینجا خیلی تنهام
بهش لبخند زدم و گفتم: آره میدونم فکر خوبیه من هم خیلی تنهام
یه روز تو نامه اش نوشت: من اینجا یه دوست پیدا کردم
آخه میدونی؟ من اینجا خیلی تنهام
براش یه لبخند کشیدم و زیرش نوشتم:
آره میدونم فکر خوبیه من هم خیلی تنهام
یه روز یه نامه نوشت و توش نوشت:
من قراره اینجا با این دوستم تا ابد زندگی کنم
آخه میدونی؟ من اینجا خیلی تنهام
براش یه لبخند کشیدم و زیرش نوشتم: آره میدونم فکر خوبیه
من هم خیلی تنهام . من هم خیلی تنهام
حالا دیگه اون تنها نیست و من از این بابت خیلی خوشحالم
و چیزی که بیشتر خوشحالم میکنه اینه که نمیدونه من هنوز هم خیلی تنهام
شش حرف و چهار نقطه ! کلمه کوتاهیه . اما معنیش رو شاید سالها طول بکشه تا بفهمی !
تو این کلمه کوچیک ده ها کلمه وجود داره که تجربه کردن هر کدومش دل شیر می خواد!
تنهایی ، چشم براه بودن ، غم ؛غصه ، نا امیدی ، شکنجه رو حی ،دلتنگی ، صبوری ، اشک بیصدا ؛
هق هق شبونه ؛ افسردگی ، پشیمونی، بی خبری و دلواپسی و .... !
برای هر کدوم از این کلمات چند حرفی که خیلی راحت به زبون میاد
و خیلی راحت روی کاغذ نوشته میشه باید زجر و سختی هایی رو تحمل کرد
تا معانی شون رو فهمید و درست درک شون کرد !!!
متنفرم از هر چیزی که زمان را به یاد من میاورد... و قبل از همه ی اینها متنفرم
از انتظار ...
از انتــــــــــــــــــــــ ـــــــــظار متــــــنـــــفــــــرم
که بهترین کلاس درس دنیا، کلاسی است که زیر پای پیرترین فرد دنیاست ...
که تنها کسی که مرا در زندگی شاد می کند کسی است که به من می گوید: تو مرا شاد کردی...
که هرگز نباید به هدیه ای از طرف کودکی، نه گفت...
که همیشه برای کسی که به هیچ عنوان قادر به کمک کردنش نیستم دعا کنم ...
که مهم نیست که زندگی تا چه حد از شما جدی بودن را انتظار دارد،
همه ما احتیاج به دوستی داریم که لحظه ای با وی به دور از جدی بودن باشیم...
که گاهی تمام چیزهایی که یک نفر می خواهد، فقط دستی است برای گرفتن دست او
، و قلبی است برای فهمیدن وی ...
که زندگی مثل یک دستمال لوله ای است، هر چه به انتهایش نزدیکتر می شویم سریعتر حرکت می کند ...
که چشم پوشی از حقایق، آنها را تغییر نمی دهد ...
که این عشق است که زخمها را شفا می دهد نه زمان...
که زندگی دشوار است، اما من از او سخت ترم ...
آموخته ام .....
که همه می خواهند روی قله کوه زندگی کنند، اما تمام شادی ها وقتی رخ می دهند ...
که در حال بالا رفتن از کوه هستیم...
کسی نیست که بیشترین ها را دارد ، بلکه کسی است که به کمترین ها نیاز دارد ...
که فرصتها هیچ گاه از بین نمی روند، بلکه شخص دیگری فرصت از دست داده ما را تصاحب خواهد کرد
که فقط چند ثانیه طول می کشد تا زخم های عمیقی در قلب کسانی که دوستشا ن داریم ، ایجاد کنیم اما سال ها طول می کشد تا آن زخم ها را التیام بخشم...
که اگر مایلم پیام عشق را بشنوم ، خود نیز بایستی آن را ارسال کنم ...
وقتی دلت خسته شــد ،
دیگر خنده معنایی ندارد ...
فـقـط می خندی تا دیگران ، غم آشیانه کرده در چشمانت را نبینند !
وقتی دلت خسته شــد ،
دیگر حتی اشکهای شبانه هـم آرامت نمی کنند ...
فـقـط گریه می کنی چون به گریه کردن عادت کرده ای !
وقتی دلت خسته شــد ،
دیگر هیچ چیز آرامت نمی کند به جز دل بریدن و رفتن .
بازدید دیروز : 53
کل بازدید : 150620
کل یاداشته ها : 210